تا دنیا دنیا باشه، تو مولا هستی و منم فقیرم روزیمو از دست خودت می‌گیرم من همینم با این حال خرابم من همینم که افتاده نقابم من همینم که رسوا شدم از عشق بنده‌ی درگاه ابوترابم از علی‌گفتنم، دست خودم نیست قربونش‌رفتنم، دست خودم نیست حیدری‌بودنم کار خدا و من مجنون‌بودنم، دست خودم نیست چیزی جز عشقت واسه من توو این زندگی، هدف نمی‌شه هیچ‌جایی، ایوون نجف نمی‌شه تو همونی که عالم زیر پاته تو همونی که دل، خاک عباته تو همونی که بت‌هارو شکستی اون‌که می‌شناسدت فقط خداته دل به تو باختنم، دست خودم نیست سوختن و ساختنم، دست خودم نیست یاعلی گفتم از اوّل عمرم از عشقت مردنم، دست خودم نیست اسم تو حک شد روی قلب عالم برا گره‌گشایی بس‌که بی‌همتایی، دست خدایی من همینم با این عشق و خدایی من همینم، همین دست گدایی تو همونی که بنده هستی امّا مثل ذات خدا، بی‌همتایی من کبوترشدنم، دست خودم نیست عبد این در شدنم، دست خودم نیست وقتی‌که روو به قبله می‌کنم مست حیدر شدنم، دست خودم نیست